وقوع ليشمانيازيس به شاخصهايي از جمله ويرولانس گونه ليشمانيا، ژنتيك و پاسخ ايمني سلول ميزبان بستگي دارد. با گزش پشه خاكي آلوده و ورود انگل به بدن ميزبان، لازم است كه انگل وارد ماكروفاژ شده و در مقابل مكانيسم دفاعي ذاتي آنها دوام آورد. ورود انگل از طريق اتصال مولكولهاي موجود در سطح آن با گيرندههاي سطحي ماكروفاژ و سپس شروع عمل فاگوسيتوزيس رخ ميدهد. زمانيكه انگل وارد سلول شد، در واكوئل پارازيتوفوروس قرار گرفته و توسط غشاء سلول ميزبان احاطه ميشود.
توکسوپلاسموز:
تروفوزوئیت ها به تمام سلولهای پستانداران به استثنای گلبولهای قرمز بدون هسته هجوم می آورند و در هنگام مرحله حاد ومزمن بیماری توکسوپلاسموز در نسوج بدن یافت میشوند -کیستها در سلولهای نسوج میزبان تشکیل میشوند و در انتقال بیماری حائز اهمیت هستند زیرا ممکن است در نسوج بدن حیوانات مبتلا وجود داشته باشند و توسط گوشتخواران بلعیده شوند و از این راه بیماری توکسوپلاسموز به انسان و حیوانات گوشتخوار منتقل شود .اواوسیت ها فقط در بافت پوششی روده گربه سانان یافت میشوند و از طریق مدفوع به بیرون راه پیدا میکنند . اواوسیت های دفع شده ابتدا غیر هاگدار و غیر بیماریزا هستند . و طی یک تا پنج روز بسته به شرایط هاگدار و بیماریزا میشوند . انسان به دو گونه به این بیماری مبتلا میشود: 1-بصورت اکتسابی :که در بالغین گاه هیچ گونه علامتی را ندارد و گاه به اشکال بسیار متنوع از یک تب خفیف گرفته تا درگیری اعصاب ،مغز ؛ریه ؛قلب و چشم و غیره متفاوت است. 2-نوع مادر زادی است که مهمترین خطر آن سقط جنین یا زایمان زودرس است . منشا این عفونت معمولا آلودگی مادر در زمان بارداری است البته گاه آلودگی قبل از بارداری به عنوان منشا عفونت قلمداد میشود .عوارض حاصله متنوع بوده و از عفونت بدون نشانه تا اختلالات شدید چشمی و مغزی و نها یتاً سقط را شامل میشود.
راههای انتقال: 1-خوردن گوشت حاوی کیست بصورت نیم پخته یا گوشت خام (این تک یاخته تحت تاثیر نمک و حرارت درحین مراحل فرآیند تهیه و تولید گوشت قرمز مورد مصرف انسان از بین می رود) 2-مصرف شیر تازه بز:ابتلا، به این بیماری از طریق مصرف شیر خام بز گزارش شده است و بنابراین شیر بز بایستی قبل از مصرف پاستوریزه شود. 3-مصرف تخم مرغ خام یا نیم پز :توکسوپلاسما با هدفهای مختلف از تخم های حاصل از مرغان فاقد علائم بالینی جدا شده است و به این دلیل تخم مرغهای خام یا نیم پز می توانند از منابع مهم آلودگی شدد انسان به توکسوپلاسموز باشد.4-مصرف آب و غذای آلوده به مدفوع گربه: تماس مستقیم یا مصرف هر گونه مواد غذایی که با مدفوع گربه آلوده باشد ممکن است منجر به بلع اواوسیت ها در انسان شود انتقال اواوسیتها به مواد غذای ممکن است توسط حشرات هم انجام شود. 5-انتقال از طریق جفت:وقتی مادران باردار در جریان حاملگی مبتلا به توکسوپلاسموز می شوند عوامل توکسوپلاسما به جنین منتقل میگردد. توکسوپلاسما گوندئی در نسوج جفت تکثیر حاصل نموده و سپس به نسوج جنین گسترش می یابد اگر چه عفونت انتقالی از طریق جفت در هر مرحله از دوران آبستنی انسان ممکن است اتفاق افتد ولی شدت آلودگی توکسوپلاسموز در مادران باردار به هنگام ابتلا، در نیمه اول آبستنی بیشتر خواهد بود چنانچه زنی بیش از شش ماه قبل از حاملگی مبتلاء به توکسوپلاسموز شده باشد نوزاد وی دچار عفونت نخواهد شد و نیز اگر آلودگی کمتر از شش ماه قبل از حاملگی کسب شده باشد خطر انتقال عفونت به جنین فوق العاده کم است. لازم به ذکر است که آلودگی های قبلی مادر در دوران جوانی نیز به عنوان منشا عفونت قلمداد میشود. عوارض از عفونت بدون علامت ، سقط های خود به خودی ، تولد جنین مرده یا نارس و یا تولد نوزاد آلوده تا اختلالات شدید چشمی و مغزی و نها یتاً سقط را شامل میشود .
پیشگیری و کنترل: 1- دستها باید بطور کا ملا دقیق با آب و صابون پس از تماس با گوشت شسته شود 2- شیر آب دسمشویی ها ، چاقوها ؛ چرخ گوشت ها و سایروسایلی که با گوشت نپخته در ارتباط است بایستی با آب وصابون شستوشو داده شوند .زیرا مراحلی از سیر تکاملی انگل توکسوپلاسما گوندئی که در گوشت انجام می شود شرایطی را قراهم می آورد که به سادگی با آب و صابون از بین میروند .هر نوع گوشتی را با درجه حرارت حداقل 70درجه سانتیگراد پخته و سپس به مصرف رساند . زمان حاملگی بایستی از تماس با گربه ، خاک و گوشت خام پرهیز نمایید ظرف مدفوع گربه ها بایستی روزانه تخلیه شود و این کار با احتیات و دقت بایستی انجام شود و حتی المقدور توسط زنان باردار ین کار صورت نگیرد . در موقع باغبانی در حیاط یا باغچه بایستی افراد ا دستکش اسفاده کنند . زنان باردار باید از خطرات بیماری توکسو پلاسموز و نحوه انتقال آن به انسان آگاه باشند .اگر چه تماس با انگل برای هیچ گروهی توصیه نشده است ولی از نظر تئوریک تماس دختران قبل ار سن ازدواج میتواند با ایجاد ایمنی در آنان خطرات بالقوه بیماری را در دوران آبستنی منتفی سازد.
کودک مبتلا به توکسوپلاسموز مادر زادی :
تروفوزوئیت ( تاکی زوئبد ) در توکسوپلاسما :

کیست توکسوپلاسما :

آشنایی با برخی بیماری های انگلی
|
بیماریهای انگلی عبارتست از ورود یک عامل خارجی به عنوان یک عامل بیماریزا که وارد بدن میشود از طریق غذا یا آب یا آلودگی از طریق یک فرد آلوده دیگر میباشد. |
مقدمه
انگل یا پارازیت به موجودی اطلاق میشود که بر روی و یا در درون موجود زنده دیگری مستقر شده و برای رشد و تکثیر خود از محیط مناسب و مواد غذایی موجود میزبان استفاده میکند. لزومی هم ندارد که انگل به میزبان خود آسیب برساند گاهی هم به صورت مسالمت آمیز زندگی میکنند. به هر حال خاصیت انگلی این است که بیماریزایی داشته باشد و خاصیت میزبان هم دفاع از خود است. از جمله خاصیت انگل عبارت است از: عفونی کردن، تهاجم ، آسیب زایی و سم زایی. اگر انگل بتواند به میزبان خود آسیب کافی برساند تغییراتی در بدن میزبان بوجود خواهد آمد که تظاهرات آن به صورت بیماری خودنمایی میکند.
آمیبیاز
آنتامباهیستولیتیکا یک پروتوزوا است که به صورت یک کیست از طریق غذای آلوده ، آب و تماس فرد به فرد (از طریق حوله ، آب دهان ، لیوان فرد آلوده و قاشق) منتقل میشود.
علایم بالینی
اغلب بدون علامت هستند. تب ، درد کرامپ شکم ، اسهال (حاوی خون یا موکوس) که ممکن است علائم روزها تا هفتهها به طول انجامد و دوباره عود کند.
درمان
مترانیدازول داروی انتخابی برای موارد علامتدار بیماری است. در حالی که دیلوکسانید ممکن است داروی انتخابی برای ارگانیسمهای داخل مجرایی باشد.
ژیاردیا
ژیاردیارلامبلیا پروتوزوئر تاژکدار است به صورت کیست از طریق تماس فرد به فرد از طریق دهانی ، خوراکی و یا از طریق آشامیدن آب آلوده منتقل میشود.
تروفوزوئیت :

کیست :

تظاهرات بالینی
ممکن است بدون علامت باشد، در صورت بروز علایم به صورت اسهال حاد بسیار شدید توام با اتساع کرامپی شکم ، بی اشتهایی ، اسهال مزمن توام با کاهش وزن جذب میباشند.
درمان
فورازولیدون ، مترونیدازول و یا کیناکرین از جمله داروهای این بیماری است.
بیماری مالاریا
یک یا چند گونه از گونههای چهار گانه پلاسمودیوم (فلسی پاروم ، ویواکس ، اورال و مالاریه) بعد از منتقل شدن پشه آنوفل سبب ایجاد بیماری میشوند. از طریق جفت و یا فرآرودههای خونی آلوده نیز بیماری کسب میشود.
گامتوسیت پلاسمودیوم فالسیپارم :

شیزونت در پلاسمودیوم فالسیپارم :

دابل رینگ در فالسیپارم :
دابل کروماتین در فالسیپارم :

تظاهرات بالینی
پلاسمودیومها گلبولهای قرمز را مورد تهاجم قرار میدهند، در آنها تکثیر پیدا میکند و با پاره کردن سلولهای آلوده سبب ایجاد تب و کم خونی همولیتیک میشوند. علائم توام ممکن است شامل سردرد ، درد شکم و بزرگی طحال میباشد.
درمان
کلروکین ، درمان انتخابی مالاریا در مناطقی است که میزان مقاومت نسبت به کلروکین پایین میباشد. در مناطقی که در آنها میزان مقاومت به کلروکین بالا است تجویز کنین به اضافه تتراسیکلین یا پیری متامین سولفادوکسین اندیکاسیون دارد. با تجویز پریماکین که مرحله کبدی چرخه انگل را از بین میبرد از عود (relapse) عفونت جلوگیری میشود (در اورال و ویواکس). پیشگیری در مسافران مصرف دوزهای هفتگی کلروکین و پیشگیری حشرات است.
توکسوپلاسموز
توکسوپلا اگوندئی یک پروتوزای داخل سلولی است که از طریق مدفوعی - دهانی از مدفوع گربه که حاوی اووسیتهای (تخم انگل) آلوده است منتقل میشود. انتقال ممکن است با خوردن گوشت پخته نشده ، از طریق انتقال خون یا پیوند اعضا نیز از طریق جفت در خلا عفونت حاد یک زن حامله اتفاق افتد.
این انگل انگل سیستم رتکولو اندو تریال بدن است .
تظاهرات بالینی
ممکن است بدون علامت باشد. فرم علامت دار تقریبا 7 روز بعد از مواجه رخ می دهد و با یک سندرم مونوکلئوز مانند هتروفیل منفی توام با لنفادنوپاتی (بیماری غدد لنفاوی) و اسپلنومگالی (بزرگی طحال) مشخص میشود. در بیماران دچار سرکوب ایمنی ممکن است عفونت منتشر با درگیری قلب ، ریهها و مغز قابل مشاهده باشد.
تاکی زوئیت :

اواوسیست انگل :
درمان
پیری متامین و سولفادیازین در همراهی با اسید فولینیک را میتوان در درمان توکسوپلاسمز بکار برد.
نماتودها
کرمهای استوانهای یا حلقوی شکل هستند که دوره تکامل آنها بدون میزبان واسط است و پس از گذر از دستگاه گوارشی تخم در روده جایگزین شده و تخم همراه مدفوع خارج و موجب آلودگی آب میشود.
آسکاریس
تخم آسکاریس بوسیله آب و سبزیجات آلوده وارد معده و روده شده و سپس به صورت لارو وارد دستگاه گردش خون و از طریق گردش خون خود را به ریه رسانده و هنگام سرفه دوباره به معده رفته و در روده به تکامل رسیده و شروع به تخم گذاری مینماید و تخم همراه مدفوع بیرون آمده و اگر دفع مدفوع به صورت بهداشتی نباشد باعث آلودگی آبها و در نتیجه این انگل از طریق خوردن آب وارد بدن میشود.
از مشخصات تخم این انگل : دارای دو نوع تخم ۱ - بارور ۲ - غیر بارور بوده که اطراف آنها را دارای روسوبات آلبومینوئیدی می باشد .
تخم بارور:
تخم غیر بارور:

کرم این انگل در راس خود دارای ۳ لب می باشد . در چرخه زندگی این انگل درون بدن سیر ریوی نیز مشاهده می شود . از نشانه های بیماری می توان به سندرم لوفلر و پریتونیت اشاره نمود .
کرم در دستگاه گوارش:
اکسیور
این کرمها بسیار کوچک و در حدود چند میلیمتر که بالغ آن در روده بزرگ زندگی میکند در اطراف معقد دیده میشود که همراه با خارش شدید بخصوص در کودکان به هنگام خارش دست بچههای آلوده و بوسیله دست کودک این انگل وارد بدن میشود.
از مشخصات بارز این کرم می توان به وجود تخمی لارو دار و شبیه حرف دی انگلیسی - کرم نر دارای یک اسپیکول بوده و کرم دارای بولب مری می باشد

![]()
پیوک
این کرم به صورت بالغ و رشتهای بزرگ در طول 120سانتیمتر هستند که در پوست دست و پا زندگی میکنند و هنگام خارش لاروها در آب ریخته و در آب سیر تکاملی خود را طی میکنند و از طریق آب این انگل وارد بدن میشود.
ترماتودها
کرمهای مسطح و بیضی شکل و گاهی مخروطی هستند که اندازه آنها چند میلیمتر تا چند سانتیمتر است و تکامل آنها توسط میزبانی به نام حلزون میباشد. از ترماتودهایی که توسط آب منتقل میشوند، تینیااکی نوکوکوس است که تخم آن با مدفوع سگ و گربه وارد آب و سبزیجات میشود و از طریق خوردن آب یا سبزی آلوده در انسان ایجاد کیست هیداتیک مینماید که برای مداوای آن نیاز به جراحی خیلی دقیق میباشد چون در هنگام عمل جراحی امکان پاره شدن کیست وجود داشته و این کیستها ممکن است در شش، مغز و چشم دیده شود. این بیماریها در ایران بیشتر در مناطق کوهستانی که برای چوپانانی و کسانی که با سگ ارتباط دارند، شایع است از دیگر تینیاها میتوان تینیاهمولیپس نانا ، تینیاساژینتا میباشد.
یکی دیگر از انگل هایی که با آب وارد بدن انسان شده و ایجاد بیماری مینماید شیستوزما است که با ایجاد بیماری بیلارزیوس مینماید، تخم شیستوزما از راه ادرار و گاهی مدفوع وارد آب میشود و تخم در آب وارد شده و قسمتی از مرحله تکاملی خود را در آب و قسمتی در بدن حلزون به نام سرکر طی کرده و دوباره وارد آب شده و به صورت موهای سفید کوچکی در آب نمایان است و هرگاه تا 40 ساعت وارد بدن نشود از بین میرود و اگر آب آلوده خورده شود. این انگل از طریق خون ، خود را به مثانه رسانده و از جدار مثانه آویزان شده و باعث هماچوری (خون در ادرار) میشود.
درمان بیماریهای انگلی ناشی از کرمها
پیرانتل پوموات یا مبندازول به صورت یک دوز واحد ، برای درمان مورد استفاده قرار میگیرند. چون عفونت مجدد شایع است، تجویز یک دوز دوم در هفته بعد و یا درمان کل خانواده باید مد نظر باشد. یعنی اگر در یکی از افراد آلودگی به کرمها مشاهده شود باید کل خانواده از این داروها استفاده کنند، چون امکان سرایت به کل خانواده وجود دارد.
کرم کبد گوسفند
مقدمه
خانواده فاسیولیده کرمهایی هستند پهن به شکل برگ درخت که انگل کبد یا مجرای صفراوی و روده پستانداران هستند. این انگل در اکثر نقاط دنیا مشاهده میشود بخصوص در کشورهایی که پرورش گوسفند رواج دارد آلودگی با نسبت بالا در بین دامها ملاحظه میشود. آلودگی انسان با این انگل در برخی نقاط مانند آمریکای جنوبی و کشورهای مدیترانهای مانند ایران گزارش شده است.
ویژگیهای کرم فاسیولا
کرم فاسیولا به شکل برگ به اندازه 5 - 3 سانتیمتر دارای دو بادکش دهانی و شکمی است. سطح بدن از کوتیکول خاردار پوشیده شده است. سیستم تناسلی هرمافرودیت با دو بیضه منشعب در قسمت عقب کرم و تخمدان منشعب و رحم پر پیچ و خم در قسمت جلو است که به سوراخ تناسلی ختم میشود. دستگاه گوارش ناقص و فاقد مخرج است، ولی دارای انشعابات زیاد سکوم (روده کور) میباشد.
چرخه زندگی فاسیولا
تخم انگل که پس از لقاح تخمک و اسپرم از یک کرم یا از دو کرم مختلف تولید میشود پس از آنکه از طریق مدفوع میزبان نهایی به آب شیرین محیط زیست افتاده پس از 2 - 1 هفته نوزاد مژهداری به نام میراسیدیوم از آن خارج شده و به بدن حلزون واسط به نام لیضه و لاروهای کاملتر به نام اسپروفیت ورودی و بالاخره سرکر تشکیل میشود. سرکر از حلزون خارج شده و در آب شناکنان به طرف گیاهان اطراف برکه یا جوی آب رفته، دور آن را لایه مقاومی میگیرد که از این پس به آن متاسرکر میگویند.
انسان یا حیوان گیاهخوار (میزبان نهایی) با خوردن متاسرکر به آن آلوده میشود. دیواره متاسرکر در معده متلاشی شده و سرکر آن آزاد میشود که دیواره معده یا روده را سوراخ کرده پس از ورود به محیط عمومی لایه خارجی کبد را سوراخ کرده و به کبد وارد شده و با تغذیه از سلولهای پارانشیم کبد به کرم بالغ تبدیل میشود.
بیماریزایی
آسیبهای ناشی از بیماری فاسیولا ارتباط با تعداد کرم در بدن دارد. آسیبهای اولیه در اثر جابجایی در بافت کبد برای رسیدن به مجرای صفرا ایجاد میشود که در برخی اوقات مرده کرم سبب ایجاد نسج فیبری میشود. در انسان فقط تعداد کمی از کرمها به مجرای صفرا میرسند که در آنجا چند ماه تا چند سال زنده میمانند. کم خونی از عوارض اصلی بیماری است.
علت کم خونی تغذیه کرم از خون ، ایجاد خونریزی از مجاری صفراوی و کم شدن عمر گلبولهای قرمز خون میباشد. وجود کرم فاسیولا که گاهی وارد اعضای دیگر بدن میشود سبب ایجاد آسیب در آنها میشود مانند آسیبهای معدی ، لوزوالمعده و طحال و بافت زیر جلد و عروق خونی و ریه و مغز و عضلات و آپاندیس.
علایم بالینی
دوره کمون بستگی به تعداد کرم وارد شده به بدن دارد. در یک اپیدمی فرانسه علایم بیماری 6 هفته پس از خوردن سبزیهای آبزی آغاز شد و حداکثر علایم بین 2.5 - 2 ماه ظاهر گردید. علایم اولیه بیماری عبارتند از تعریق زیاد ، دردهای شکمی و کهیر. فاصله زمانی بین ورود تخم انگل به بدن و مشاهده تخم در مدفوع بستگی به تعداد کرم دارد که حد متوسط آن در انسان بین 3 تا 4 ماه محاسبه شده است.
تشخیص بیماری
آزمایش خون بالا رفتن لوکوسیتها را نشان میدهد که تعداد آن بین 10 تا 40 هزار در میلیمتر مکعب میشود و نسبت ائوزینوفیلی از 0.5 بیشتر است. کم خونی به صورت کاهش هموگلوبین مشاهده میشود. آزمونهای کبدی در دوره حاد بیماری متغیر است. بهترین وسیله تشخیص استفاده از آزمون انگل شناسی است که تخم فاسیولا را در مدفوع و مایع کشت شده از دوازدهه مشاهده مینماییم..
درمان فاسیولازیس
از سالها قبل تعدادی دارو برای درمان بیماری بکار رفته است که 3 داروی مهم شامل بیتی نول ، تریکلابندازول و پرازیکوآنتل است.
پیشگیری
انسان باید از خوردن گیاهان و سیزیجات نشسته و آبهای آلوده اجتناب نماید. بهترین راه پیشگیری در حیوانات درمان آنها و نیز از بین بردن حلزونهای ناقل با استفاده از مواد شیمیایی و بهسازی محیط است.
انواع فاسیولا
فاسیولا انواع مختلف دارد که برای حیوانات گیاهخوار در اغلب نقاط دنیا آلوده کننده است. نام برخی از آنها عبارتند از: فاسیولا ژیگانیتکا ، فاسیولا ایندیکرم ، فاسیولا ماگنا ، فاسیولا امریکانا ، فاسیولا کالیفرنی ، فاسیولا نیانزه ، فاسیولا اجلافی و فاسیولای جکونی.
اکینوکوکوس گرانولوزوس
مقدمه
انگل مولد بيماري كيست هيداتيد، كرم اكينوكوكوس گرانولوزوس است كه نخستين بار در سال 1965 توسط آقاي هارتمن[1] شناخته شد(1). كيست هيداتيد در مناطقي كه دامپروري در آنها رايج است و انگل به طور آندميك يافت مي شود شايع تر است و ايران نيز با توجه به موقعيت جغرافيايي و آب و هوايي و همچنين بافت جمعيتي از مناطق آلوده به شمار مي رود. اين بيماري هميشه با ايجاد يك ساختمان كيستيك محتوي مايع در محل ضايعه شروع مي شود كه بر اساس تغييرات بيولوژيكي كه بعداً در آن ايجاد مي شود اشكال مختلفي را پيدا خواهد كرد (1،2). شايعترين محل كيست هيداتيد در انسان كبد و سونوگرافي اولين اقدام تشخيصي راديولوژيك براي بررسي بيماران مبتلا به كيست هيداتيد در كبد يا ساير احشاي شكمي است (13). پس از مشاهده كيست هيداتيد در سونوگرافي، مي توان با انجام تست هاي سرولوژيك شامل هم آگلوتيناسيون غيرمستقيم و يا آنزيم ايمنواسي به شرط مثبت بودن، تشخيص بيماري هيداتيد را تأييد كرد.
با كمك سونوگرافي مي توان در آن دسته از بيماراني كه تحت درمان طبي با تركيبات بنيزيميدازول قرار دارند، ميزان پاسخ به درمان را ارزيابي كرد (9). همچنين از طريق سونوگرافي مي توان كيست هاي كبدي را از راه پوست و به وسيله سوزن تخليه و سپس نتيجه درمان و تغييرات حاصل در كيست را پس از آسپيراسيون بررسي نمود (5).


بحث و نتيجه گيري
در انسان بيش از 50% از كيست هاي هيداتيد در كبد ديده مي شوند كه در برخي آمارها اين ميزان به 75 -70% نيز رسيده است. ريه ها دومين محل شايع كيست هيداتيد هستند و ساير موارد ابتلا به ترتيب شيوع شامل استخوان، مغز و كليه است. مواردي از اين بيماري در پانكراس، پروستات، طحال، تيروئيد و پستان نيز گزارش شده است (2).
علايم باليني كيست هاي هيداتيد كبد به تعداد و اندازه كيست ها و جايگزيني آنها بستگي دارد. غالباً كيست هاي بزرگتر از 5 سانتي متر سبب بروز علائم باليني مي شوند. در اين مطالعه بيشتر بيماران (60%) روستايي بودند و به علت عدم دسترسي كافي به پزشك و يا عدم توجه به علائم بيماري، اغلب تا زماني كه دچار درد يا علامت مهم ديگري نشده بودند به مراكز درماني مراجعه نكردند. قطر كيست ها در اكثر اين جمعيت روستايي حدود10-8 سانتي متر بود. قطر بزرگترين كيست در گروه مورد بررسي 18 سانتي متر اندازه گيري شده بود.
درد در هيپوكندر راست و اپي گاستر، احساس وجود توده، كوليك صفراوي و ايكتر و نيز تب از ديگر علائم اصلي بيماري هستند. فشار كيست بر مجاري صفراوي مجاور يا پارگي كيست به داخل آنها، ممكن است سبب انسداد مجاري صفراوي و بروز ايكتر يا حتي كلانژيت شود (6،7). پارگي كيست به پلور، ريه و يا حفره شكم مي تواند سبب تب، كهير و واكنش آنافيلاكتيك يا حتي موجب مرگ بيمار شد (7).
كيست هيداتيد كبد در زنان شايعتر است كه در اين بررسي نسبت ابتلاي زنان به مردان 5/1 برابر بود (8).
سن شيوع بيماري را در اكثر منابع 40-20 سال ذكر مي كنند و در گروه مورد بررسي 25% بيماران در گروه سني 39-30 سال و 5/22% آنها در گروه سني 59-50 سال قرار داشتند. احتمالاً شيوع بيماري در روستاييان و عدم مراجعه به موقع آنان به مراكز درماني تا زماني كه كيست علايم مهمي را ايجاد نكرده است از علل بالاتر بودن سن ابتلاء بيماران مورد مطالعه بوده است.
كيست هيداتيد در لوب راست شايعتر است در 65% بيماران، ضايعه در لوب راست، در 5/22% در لوب چپ و در 5/12% ابتلا در هر دو لوب كبد بود. در 68 بيمار كيست هيداتيد منفرد و در 12 بيمار كيست ها متعدد بودند (8).
در امتحان سونوگرافي كيست هاي هيداتيد نماهاي مختلفي را نشان مي دادند و در مجموع حساسيت سونوگرافي در تشخيص بيماري در گروه مورد مطالعه حدود 83% بود. در مطالعه انجام شده بوسيله گوران[1] در سال 1990 در اسپانيا بر روي 54 بيمار مبتلا به كيست هيداتيد كبد، حساسيت سونوگرافي در تشخيص كيست هيداتيد كبد حدود 85% و در مطالعات مشابه صورت گرفته بوسيله بولژيسلو[2] و همكارانش در سال 1991 حساسيت سونوگرافي در اين مورد 100-97% گزارش شده است (8). در اين بيماران بيشترين مشكلات تشخيصي و تشخيص هاي منفي كاذب مربوط به كيست هاي هيداتيد با نماي شبه تومورال بوده است كه در سونوگرافي به عنوان تومور كبد گزارش شده بودند. از 12 بيمار داراي كيست هيداتيد با منظره شبه تومورال سونوگرافي فقط در 4 مورد احتمال كيست هيداتيد را مطرح كرده بود. اگرچه تاكنون مطالعات بسياري در ايران در مورد شيوع و پراكندگي جغرافيايي كيست هاي هيداتيد كبد انجام شده است ولي در اين بررسي ها تنوع تظاهرات سونوگرافيك آن كمتر مورد توجه قرار گرفته است. شايع ترين نماي سونوگرافيك كيست هيداتيد كبد، كيست منفرد و ساده بدون اكوي داخلي با جدار منظم است (9). در گروه مورد بررسي 2/46% از كيست هاي هيداتيد نماي كيست ساده تك حفره اي را نشان مي دادند (شكل 1).
شكل 1- سونوگرافي كبد، كيست هيداتيد با نماي كيست تك حفره اي و كاملاً اكوفري
مشاهده كيست هيداتيد دختر در سونوگرافي، اگرچه علامتي پاتوگونومونيك نيست ولي قوياً مطرح كننده اين بيماري خواهد بود. معمولاً زماني كيست هاي هيداتيد دختر ايجاد مي شوند كه كيست به طريقه مكانيكي يا شيميايي تحريك شود. وجود كيست هاي دختر در داخل كيست مادر نماي خاص (كيست داخل كيست) را ايجاد مي كند(10). اين نما در 3/7% از كل كيست هاي هيداتيد در اين مطالعه ديده شده بود (شكل2)

شكل 2- سونوگرافي كبد، در اين تصوير كيستهاي دختر در قسمت محيطي كيست هيداتيد مادر مشاهده مي شوند
علامت اولتراسونيگ نيلوفر آبي[3] از ديگر علائم سونوگرافيك است كه برخي آن را پاتوگونومونيك كيست هيداتيد كبدي مي دانند. در مطالعه انجام شده اين علامت فقط در 2 مورد از كيستها مشاهده شده بود.
علامت دوخطي [4]و كلسيفيكاسيون پوسته اي شكل[5] در ديواره كيست تقريباً از علائم اختصاصي كيست هيداتيد كبد به شمار مي آيد (13). كيست هاي هيداتيد كبد ممكن است از طريق جريان خون يا مجاري صفراوي دچار عفونت ثانوي يا دژنرسانس خودبخودي شوند. در اين موارد كيست نماي ساده و اكوفري خود را از دست مي دهد و به صورت توده هاي كيستيك با اكوهاي خشن داخلي و يا به شكل توده هاي با اكوژنيسيته مختلط و غيريكنواخت ديده مي شود (8) (اشكال 3 ، 4).
در اغلب اين بيماران، مامبران ژرميناتيو جدا شده و به صورت سپتومي شناور ديده مي شود. گاه نيز سپتومهاي متعدد در داخل كيست نماي لانه زنبوري[6] يا نماي[7] روست را ايجاد مي كنند (شكل 5).
شكل 3 - سونوگرافي كبد، سونوگرافي كيستهاي هيداتيد متعدد كبد را نشان مي دهد كه كيست بزرگتر داراي اكوهاي پراكنده داخلي است
شكل 4- سونوگرافي كبد، سونوگرافي كيست هيداتيد را به شكل توده اي با اكوژنيسيته مختلط داراي اكوهاي خشن داخلي نشان مي دهد
در اين مطالعه كيست هيداتيد با اكوهاي خشن داخلي در 6/16% موارد مشاهده شد. سپتوم داخلي در 1/11% و نماي لانه زنبوري در 5/5% اين موارد رويت گرديد.
شكل 5 - سونوگرافي كبد، وجود سپتومهاي متعدد در داخل كيست هيداتيد، نماي كيست چند حفره اي يا مشابه لانه زنبور را ايجاد مي كند
در كيست هاي هيداتيد با نماي شبه تومورال يا پسودونئوپلازيك، ضايعه به صورت توده اي ساليد مشاهده مي شود كه گاه افتراق آن از تومورهاي كبد در سونوگرافي غيرممكن است. چنين به نظر مي رسد كه در اين موارد لايه ژرمينال بسيار فعال بوده و سبب توليد تعداد زيادي كيست دختر مي شود و حتي ممكن است قطعاتي از اين لايه از جدار كيست جدا شده و باز هم به رشد و تكثير خود ادامه دهند (12،13). عفونت ثانويه كيست هيداتيد يا انجام درمان طبي با مشتقات بنيزيميدازول از ساير علل ايجاد كيست هاي هيداتيد با نماي شبه تومورال هستند (9) (شكل 6).
در اكثر اين بيماران علائم باليني، شرح حال و يافته هاي سونوگرافيك براي تشخيص اوليه كافي هستند و در صورت لزوم مي توان با انجام تست هاي سرولوژيك و ساير اقدامات تشخيصي راديولوژيك، وجود كيست هيداتيد كبد را تأييد يا رد نمود.
در گروه مورد بررسي 1/11% از كيست هاي هيداتيد نماي شبه تومورال داشتند كه از اين تعداد تشخيص سونوگرافي در 5% موارد تومور كبد بوده است.

شكل 6 – سونوگرافي كبد، سونوگرافي كيست هيداتيد با نماي ساليدو داراي اكوژنيسيته غير يكنواخت را نشان مي دهد كه شبيه به ضايعات تومورال كبد است
هاجا[8] و همكارانش در سال 1996 در اسپانيا 50 بيمار داراي كيست هيداتيد كبد با نماي پسودوتومورال را مطالعه و علائم بسياري را در اين بيماران بررسي و شيوع آنها را نيز ارزيابي كردند. سه علامت اصلي كمك كننده به تشخيص كيست هيداتيد در اين بيماران وجود كيست هاي دختر (82%)، خطوط مارپيچي هيپو يا هيپراكوئيك (66%) و حاشيه محيطي سونولوسنت (54%) بود. 9% بيماران در اين مطالعه هر 3 علامت فوق را نشان مي دادند (13).
پارگي كيست و ساير عوارض حاصل از آن به مراتب خطرناكتر از وجود توده كيستيك در كبد است. پارگي كيست به مجاري صفراوي در10-5% موارد گزارش شده است (14). در 12 مورد (15%) از بيماران مورد بررسي، ارتباط كيست با مجاري صفراوي پس از عمل جراحي ثابت شده بود كه سونوگرافي فقط در 3 بيمار پارگي كيست به داخل مجاري صفراوي را به طور قطعي تشخيص داد. علائم سونوگرافيك پارگي كيست به مجاري صفراوي شامل رويت نواحي اكوژن بدون سايه خلفي در داخل مجاري است كه مربوط به محتويات كيست هيداتيد، مامبران پاره شده، شن هيداتيد و كيست هاي دختر هستند و با تغيير وضعيت بيمار جابجا مي شوند (15).
اگرچه شايعترين نماي سونوگرافيك كيست هيداتيد كبد، وجود كيست ساده تك حفره اي است ولي با توجه به تنوع تظاهرات سونوگرافيك اين بيماري و اهميت تشخيص و درمان به موقع، با مشاهدة توده هاي كبدي داراي اكوژنيسيته غيرهموژن و يا تودة ساليد شبيه به ضايعات تومورال، به ويژه در نواحي اندميك احتمال كيست هيداتيد را بايد مد نظر داشت. كيست هاي هيداتيد با نماي شبه تومورال هنوز هم يكي از مشكلات تشخيصي در سونوگرافي كبد به شمار مي آيند و در اغلب موارد ضروري است كه اين بيماران از طريق كامپيوتر توموگرافي نيز بررسي شوند. همچنين انجام سونوگرافي داپلر در اين موارد مي تواند وجود توده بدون عروق يا را در كبد تاييد كند. ديدن كيست هاي دختر، خطوط اكوژن يا هيپراكوژن مواج در داخل توده و حاشيه سونولوسنت در محيط ضايعه از علائم تشخيصي كمك كننده هستند. همچنين توصيه مي شود كه با مشاهده هرگونه ارتباطي بين مجاري صفراوي و توده هاي كبدي با اكوژنيسيته غيرهموژن، احتمال كيست هيداتيد را بايد در نظر داشت.
تست تشخیصی : تست جلدی کازونی می باشد
انتقال بيماري :
ژيارديا انتشار جهاني دارد و باعث آلودگي انسان ،سگ و موش مي شود. به دليل حساسيت ويژه بچه ها انگل بيشتر در بچه هاي مدرسه رو ديده مي شود . با اين حال در بزرگسالان و افراد با تغذيه خوب و حتي ورزشكاران هم ديده شده است.
انتقال به وسيله آب يا خوراك آلوده به انگل انجام مي شود. آلودگي منابع آب آشاميدني شهر با فاضلاب و خوراكي هاي دستمالي شده با دست آلوده از مهمترين راههاي انتقال هستند.
نشانه هاي بيماري :
افراد گوناگون از نظر پاسخ به آلودگي با انگل با يكديگر تفاوت دارند. عده اي بدون علامت هستند، در
برخي ديگر بيماري حاد و با آغازي ناگهاني است.اسهال با فشار ، مدفوع آبكي بسيار بدبو و گازدار ، تهوع و استفراغ ، بي اشتهايي ، نفخ و دل درد از نشانه هاي بيماري است. در پاره اي ديگر بيماري به صورت مزمن در مي آيد اين اسهال دير پا ماهها به درازا كشيده ، خود را به صورت سوء جذب ويتامين ها و چربي ها نشان مي دهد .كاهش وزن ،نفخ و بزرگي شكم ، دل درد ، اسهال نامنظم و چرب ، گاهي ورم و زخم روده از ديگر نشانه هاي آن است.تشخيص :
به دليل دفع متناوب انگل ، آزمايش مدفوع بايد سه بار انجام بپذيرد تا انگل در زير ميكروسكوپ ديده بشود.
درمان :
داروهاي گوناگوني مانند فورازوليدن ، مترونيدازول ، كيناكربن و تينی دازول در درمان انگل خو نخوار به كار رفته است. مدت درمان و ميزان داروي دريافتي (دوز دارو) به وسيله پزشك درمانگر تعيين مي
ژياردياز (Giardiasis )
ژياردياز (Giardiasis )
ژياردياز يك عفونت تك ياخته اي روده باريك است كه توسط ژيارديا لامبليا ايجاد ميشود و اغلب بدون نشانه باليني است اما ميتواند به
اتيولوژي
ژيارديا لامبليا(G.lamblia) يك تك ياخته تاژكدار است كه تروفوزوايت پهن و گلابي شكل آن بين 5/9 تا 20 ميكرون طول و 5 تا 15 ميكرون عرض دارد. داراي دو هسته و چهار زوج تاژك است. كيست بيضوي آن، 10 ميكرون طول، 8 ميكرون عرض(به طور متوسط) و دو يا چهار هسته دارد.
وجود صفحه مكنده در سطح شكميژيارديا چسبيدن آن را به مخاط روده تسهيل مينمايد. PH مطلوب براي تروفوزوايت 6 تا 7 است و در اثر شرايط نامساعد (اسيد معده) به سرعت نابود ميگردد و به نظر نميرسد كه در انتشار بيماري نقشي داشته باشد مدفوع معمولا تنها حاوي كيست است اما در زمان بروز اسهال، تروفوزوايت نيز ممكن است مشاهده شود. كيست در قسمت انتهائي ايلئوم تشكيل ميشود و قادر است به مدت 3 ماه در آب زنده بماند. غلظتهاي معمول كلر كه براي تصفيه آب آشاميدني به كار ميرود كيست را از بين نميبرد. هر كيست پس از رسيدن به ژژونوم، چهار تروفوزوايت آزاد ميكند.


اپيدميولوژي
اين انگل از تمام نقاط دنيا گزارش شده است اما ميزان آلودگي انسانها در مناطق مختلف بين 1 تا 25 درصد متفاوت است. در مناطق گرمسير و نقاطي كه تراكم جمعيت زياد و امكانات بهداشتي كم است شيوع بيشتري دارد.
اطفال حدود سه بار بيش از بزرگسالان مستعد ابتلاء به بيماري هستند و به همين دليل موارد آلودگي با ژيارديا در مدارس ابتدائي و يتيم خانهها بيشتر مشاهده ميگردد.
انسان تنها مخزن شناخته شده انگل است و انتقال بيماري از شخص به شخص يا از طريق مصرف غذا و آب آلوده (fecal-oral)صورت ميگيرد.
به ندرت با نفوذ فاضلاب در آب آشاميدني يك شهر ممكن است عفونت ژيارديائي به صورت همه گير بروز كند و بايد توجه داشت كه كلرينه كردن آب به روش معمول كيست ژيارديا را نابود نميكند. در برخي از موارد اسهال مسافران، ژيارديا مسئول بوده است.
نشانه هاي باليني
در اكثر موارد آلودگي به ژيارديا موجب بروز نشانه باليني نميگرددو در عده كمياز بيماران نيز شدت نشانههاي باليني از نفخ خفيف و سوء هضم تا اسهال شديد و سوء جذب متفاوت است. ژيارديا هر چند كه در شيرخواران نيز مشاهده ميگردد اما در كودكان بزرگتر شايعتر است.
كيست ژيارديا ممكن است در مدفوع تعدادي از افراد سالم جامعه (حاملين) يافت شود بدون آنكه نشانه باليني داشته باشند.
فاصله بين آلودگي و بروز علائم حدود 15 روز است و شروع بيماري ممكن است ناگهاني وبه صورت يك گاستروآنتريت حاد يا تحت حاد باشد. بي اشتهائي، تهوع، احساس سنگيني در اپيگاستر و اسهال آبي در اغلب بيماران وجود دارد. اسهال ممكن است مزمن شود و يا به صورت متناوب ظاهر گردد.
شكل مزمن(سندرم سوء جذب):
در بعضي موارد اسهال ناشي از ژيارديا مزمن ميشود و چند ماه طول ميكشد. كاهش وزن، اتساع شكم و نفخ ظاهر شده، مدفوع كمرنگ و حجيم و بدبوست و تابلوي بيماري مشابه بيماري اسپرو ميگردد. اين مسئله ميتواند علاوه بر كاهش وزن سبب اختلال در رشد كودكان گردد اما تمام اختلالات پس از درمان موفقيت آميز عفونت، بهبود مييابند.
در اين شكل از بيماري اختلال جذب چربي وجود دارد و ممكن است جذب گزيلوز ويتامين B12 نيز كاهش يابد.
پيشگيري :
اقدامات بهداشتي از نظر جمع آوري صحيح فاضلاب، محافظت منابع آب آشاميدني از آلودگي و رعايت بهداشت فردي اصول كلي پيشگيري از بيماري را تشكيل ميدهند. توصيه ميشود تا اطرافيان نزديك بيمار از نظر وجود ژيارديا در روده (آزمايش نمونه مدفوع) مورد بررسي قرار گيرند.
Diphyllobothrium latum
نام بيماري: Diphyllobothriosis, Diphyllobothriasis, Tape worm pernicious anemia
اين كرم كه Diphyllobothrium latus نيز خوانده ميشود از مهمترين كرمهاي راسته pseudophyllidea و خانواده Diphyllobothrium بوده و انسان ميزبان قطعي اصلي آن و سگ و گربه (و بسياري از مهره داران ماهي خوار) به عنوان مخازن آن هستند. تاكنون 13 نوع از اين خانواده شناسايي شده اند كه ميتوانند انسان را آلوده كنند.


اپيدميولوژي
جهان: آلودگي تقريبا در تمامينواحي معتدل دنيا، از جمله اروپاي شمالي(مانند فنلاند) كه از ماهيهاي آبهاي شيرين به صورت خام يا نيم پز مصرف ميكنند. ديده ميشود و برآورد ميشود كه در حدود 9 ميليون نفر در دنيا به آن آلوده هستند(5 ميليون اروپا، 4 ميليون در آسيا و حدود 150 هزار نفر در آمريكا).
ايران: تاكنون موردي در ايران گزارش نشده است.
پيشگيري
منجمد كردن ماهي در دماي c 180 براي مدت 48-24 ساعت و يا پختن ماهي در دماي حداقل c 50 براي مدت حداقل 10 دقيقه بهترين روشها براي پيشگيري از آلودگي هستند.
كرم نواري كوتوله Hymenolepis nana
كرم نواري كوتوله Hymenolepis nana
نام بيماري: Hymenolepisasis, Dwarf tapeworm infection
كرم نواري كوتوله كوچكترين سستود روده انسان بوده و از خانواده هيمنولپيديده با خواص عموميسستودها است ولي سوراخهاي تناسلي فقط در يك طرف است و انسان تنها ميزبان آن بوده و ميزبان واسط ندارد. با توجه به چرخه زندگي كرم، اكثر موارد آلودگي در كودكان رخ ميدهد.
اپيدميولوژي
جهان: بيماري تقريبا در تمامينواحي گرم و مرطوب دنيا وجود داشته و برآورد ميشود تقريبا 20 ميليون نفر به آن آلوده باشند.
ايران: آلودگي در اكثر نواحي كشور خصوصا خوزستان و مازندران ديده ميشود و حداكثر شيوع آن 10 تا 20% گزارش شده است.
مورفولوژي
كرم: طول كرم 4 سانتيمتر (حداكثر 10 سانتيمتر) و حداكثر عرض آن 1 ميليمتر بوده و تعداد بندها 150 تا 200 عدد است . سر (اسكولكس) داراي 4 بادكش و يك روستلوم و يك رديف قلاب( به تعداد 20 تا30 عدد)است. در بندهاي بالغ تعداد بيضهها سه عدد، تخمدان دو قسمتي و رحم كيسه اي شكل است. سوراخ تناسلي فقط در يك طرف بندها قرار دارد.
آلودگي انسان غالبا از طريق وارد شدن تخم به دهان با دستان خود شخص آلوده و يا مواد غذايي آلوده facal – oral – oral exposure صورت ميگيرد ولي امكان internal autoinfection وجود دارد(تخم به گرما و خشكي بسيار حساس است).


بيماريزايي و تظاهرات باليني
بجز آلودگي شديد، بيماري معمولا بدون علامت بوده و تظاهرات اصلي آن بيشتر به صورت تحريك پذيري، بي قراري و اختلال گوارشي، خارش معقد يا بيني و ندرتا اسهال خوني، كهير، سردرد، سرگيجه، اختلال رفتاري و تشنج است.
نكته : در يك مطالعه (دكتر شريف مراغي و نعيم جبرپور) عصاره خاكشير با اثرات كميكمتر از نيكلوزاميد در از بين بردن هيمنولپيس نانا در محيط آزمايشگاهي و نيز موش موثر بوده است.
Taenia saginata
كرم كدوي (گاو)Taenia saginata
نام بيماري: Taeniosis, Taeniasis, Cysticercosis
كرم كدوي( غير مسلح) يا كرم نواري گاو(beef tapeworm)شايعترين عفونت سستودي بوده و انسان تنها ميزبان قطعي آن است (در برخي منابع از هيمنولپيس نانا به عنوان شايعترين عفونت سستودي انسان نام برده شده است).
اپيدميولوژي
جهان: بيماري تقريبا در تمامي نواحي دنيا كه از گوشت گاو استفاده مي كنند، وجود داشته و برآورد مي شود حدود 40 ميليون نفر در دنيا به آن آلوده باشند.
ايران:آلودگي در سراسر ايران وجود داشته و برآورد مي شود شيوع آن حدود 1/0%باشد. بيشترين آلودگي در شمال ايران حوالي درياي خزر بوده و ميزان آلودگي گاوها نيز بطور متوسط 5 تا 10% مي باشد.
مورفولوژي
كرم:كرمي است سفيد مايل به كرم و نيمه شفاف به طول 4 تا 12 متر با حدود 1000 تا 2000 بند كه در قسمت دمي طول اين بندها به 5/1 تا 2 سانتيمتر و عرض آنها به 5/0 تا 4/1 سانتيمتر مي رسد. طول عمر كرمها گاهي به بيش از 30 سال هم مي رسد. اسكولكس، به قطر 1 تا 2 ميليمتر و كروي يا گلابي شكل با 4 بادكش مدور بوده و فاقد رستلوم و قلاب است. علاوه بر ويژگيهاي اسكولكس، خصوصيات ديگري نظير بيضه هاي فراوان، تخمدان دو قسمتي و شاخه هاي انشعابي رحم(15 تا 30 عدد در هر طرف) تنياساژيناتا را از ساير تنياها افتراق مي دهند.
تدابير درماني: با يكي از داروهاي زير مي توان آلودگي را درمان نمود:
(Niclocid , Yomesan: Ch. Tab 500mg)Niclosamide : نيكوزاميد بر هر دو تنيا و نيز ديفيلوبوتريوم لاتوم و ديپليديوم كانينوم موثر است. دوزاژ آن



بصورت تك دوز 2 گرم با شكم خالي با جويدن قرص ها در بالغين و كودكان و 1 گرم در كودكان 2 تا 6 سال است. اختلال گوارشي شايعترين عارضه آن است.
پيشگيري
با دفع صحيح و بهداشتي فضولات انساني و يا ضد عفوني كردن كود انساني، خوب پختن گوشت قبل از مصرف و نگهداري گوشت گاو در درجه حرارت 250سانتيگراد مي توان بيماري را به خوبي كنترل و حتي ريشه كن نمود.
كرمك، كرم سنجاقي (Enterobius (Oxyuris)Vermicularis )
نام بيماري: Enterobiasis, Oxyuriais
به اين كرم اكسيور، كرم سنجاقي(pinworm) . كرم نخي ( thread worm)، كرم نشيمنگاميو كرمك گفته ميشود وانسان تقريبا تنها ميزبان آن است.


اپيدميولوژي
كرمك در هر سني ( از نوزادي گرفته تا پيري)ممكن است ديده شود ولي بدليل ارتباطها، رفتارها و چرخه زندگي كرم، بيماري در سنين پيش دبستاني و دبستاني شايعتر است.
جهان : كرمك شايعترين عفونت انگلي انسان بوده و گسترش جغرافيايي آن بسيار وسيع است . در كل، عفونت در نواحي معتدل و سرد شايعتر است.
ايران: تقريبا در تمامينواحي ايران گسترش داشته و بطور متوسط 30 تا 40% افراد در مناطق غير بهداشتي به آن مبتلا ميباشند.
مورفولوژي
كرم بالغ: كرمك به شكل يك نخ باريك كرم رنگ بوده، اندازه جنس ماده آن 8 تا 13 ميليمتر و طول 3/0 تا 5/0 ميليمتر قطر داشته، دم آن مخروطي و نوك تيز(سر سوزن) بوده و سوراخ تناسلي در يك سوم قداميفوقاني بدن قراردارد. كرم نر 2 تا 5 ميليمتر طول و 1/0 تا 2/0 ميليمتر قطر داشته و قسمت دميآن برروي خود پيچيده و داراي يك اسپيكول است . انتهاي قدامي(دهان) كرم داراي سه لب كوچك و دوباله كوتيكولي سري (Cephalic alae) است.
تخم: تخم كرمك بيضي شكل (سه بعدي) و معمولا نامتقارن و به ابعدد 25×55 ميكرون بوده و معمولا درون آن لارو ديده ميشود رحم كرم ماده بارور شده حدود 11 تا 15 هزار تخم دارد. در حرارت اطاق (10 تا 20 درجه سانتيگراد) و رطوبت كم(4/0 تا 30%)حدود 10% تخمها براي مدت 2 روز زنده ميمانند و در هواي گرم(36 تا 37 درجه سانتيگراد) و رطوبت نسبي 38 تا 40% كمتر از 10% تخمها براي مدت 3 ساعت زنده ميمانند.
نكته: نور خورشيد و لامپهاي UV باعث از بين رفتن لارو تخمهاي كرمك ميشوند ولي كلري كه به آب استخرها اضافه ميشود تاثيري برروي آنها ندارد.
بيماريزايي و تظاهرات باليني
بيماريزايي كرمك بجز موارد استثنايي و نادر تقريبا مربوط به مهاجرت كرمك ماده به اطراف مقعد و در نتيجه خارش مقعد و پرينه است كه معمولا در شبها بارز و شديدتر است و به اين دليل موجب اختلال خواب شخص(خصوصا كودكان) شده و اين مسئله خود ميتواند موجب خستگي، بي قراري و عصبانيت شود. علائم ديگري همچون خارش بيني، دندان قروچه و كابوسهاي شبانه را نيز به آن نسبت داده اند. در موارد آلودگي شديد ممكن است دل درد، رنگ پريدگي و اسهال نيز ديده شود.
تدابير درماني و پيشگيري
داروي انتخابي براي درمان كرمك مبندازول يا پيرانتل پاموات است(هر دو در 90% موارد موثر هستند)اما در صورت لزوم ميتوان از پيروينيوم پاموات و يا پيپرازين نيز استفاده نمود. جهت درمان كامل بايستي 2 هفته بعد درمان تكرار شود. دوز مبندازول تك دوز 100 ميلي گرم و دوز پيرانتل پاموات تك دوز mg/kg11(حداكثر يك گرم) است. از آنجائيكه انتقال آلودگي بسيار آسان صورت ميگيرد، لذا بهتر است تمامياعضاء خانواده (و حداقل افراد علامت دار) نيز درمان شوند. ناخنهاي كودك بايستي كوتاه شود(در 50% موارد تخم در زير ناخن يافت ميشود)و لباسهاي زير، لباس خواب و ملافههاي بيمار جمع آوري و شسته شوند و نيز با جاروبرقي منزل جاروب شود.
اكينوكوكوس گرانولوزوس(Echinococcus granulosus )
نام بيماري: Echinococosis, Hydatid disease, Cystic Hydatosis, Hydatidosis disease
اين كرم يكي از آلودگيهاي جدي و مهم انسان به شمار رفته و در ايران نيز شايع حائز اهميت است. اين كرم از راسته سيكلوفيليده و خانواده تنيائيده بوده و سگ سانان ميزبان اصلي (نهايي) و علفخواران ميزبان واسط اصلي آن هستند و انسان بطور اتفاقي بدمرحله لاروي آن (به عنوان ميزبان واسط غيرفعال) مبتلا ميشوند. تاكنون چهار گونه از جنس اكينوكوكوس شناسايي شده است كه در انسان قادر به ايجاد بيماريهاي مختلفي هستند:
1)E.granulosus (مسبب بيماري كيست هيداتيد)،
2)E.multilocularis(مسبب كيست آلوئولي)
3)E.vogeli(مسبب بيماري پلي كيستيك)و
4)E.oligarthrus(مسبب بيماري پلي كيستيك).
اپيدميولوژي
جهان: بيماري تقريبا در تمامينواحي گرمسيري و نيمه گرمسيري دنيا، خصوصا نواحي كه ارتباط نزديكي بين انسان و سگ وجود دارد، بوفور ديده ميشود.
ايران: هنوز آمار دقيقي در رابطه با ميزان شيوع الودگي افراد در ايران وجود ندارد. اما براساس مطالعات انجام شده برروي بيماران در بيمارستانها، برآورد ميشود از هر 100 هزار نفر 12/1-1 نفر مبتلا به هيداتيدوز باشند. در رابطه با ميزان آلودگي در ميزبانهاي اصلي (خصوصا سگ) و ميزبانهاي واسط(خصوصا گوسفند، گاو و شتر) مطالعات نسبتا كاملي صورت گرفته است و در كل ميزان آلودگي سگها در استانهاي اصفهان، مازندران، آذربايجان غربي و ايلام بين 45 تا 63% و در ساير نواحي بطور متوسط 20% بوده است(در سيستان و بلوچستان حدود 3/3%).
مورفولوژي
كرم: اين كرم باندازه بسيار كوچك (معمولا 3-6mm و گاهي تا 9mm) بوده و داراي يك سر (اسكولكس)كروي شكل با چهار بادكش فنجاني شكل و يك روستلوم با 28 تا 50 قلاب(معمولا 30 تا 36)، يك گردن كوتاه، يك پروگلوتيد نارس، يك پروگلوتيد بالغ و يك (گاهي دو) پروگلوتيد بارور است طول عمر آن در سگ 5 تا 29 ماه است.
مرحله لاروي (Hydatid) : به مرحله لاروي (متاسستودي) ا.گرانولوزوس كه درداخل بدن ميزبان واسط (از جمله دام و انسان)تشكيل ميشود ، كيست هيداتيه گفته ميشود. پس از خورده شدن تخم توسط ميزبان واسط جنين آن(انكوسفر) ازتخم خارج شده و از طريق گردش خون به بافتهاي مختلف رفته و در آنجا به فرم لاروي كرم كه به صورت حبابچه يا كيست است در ميآيد و ظرف 3 ماه قطر آن به 4-5mm و ظرف 5 ماه به 1cm رسيده و از آن به بعد سالانه 1cm(و گاهي تا 5cm) به قطر آن اضافه ميشود. اندازه كيستهاي هيداتيك بطور معمول 5cm است ولي تا 20cm هم گزارش شده است.
چرخه زندگي
كرمهاي بالغ در روده سگ و گاهي ساير سگ سانان( گربه، گرگ، شغال، روباه) كانگرو و ميمون زندگي ميكند. آخرين بند كرم محتوي تعداد زيادي تخم است كه در داخل روده ميزبان و يا در خارج تركيده و تخمها آزاد ميشوند. در پي خوردن سبزيجات و مواد غذايي آلوده، جدار تخمها درمعده باز شده و جنينهاي كرم(انكوسفرها)آزاد شده و با نفوذ به جدار معده يا روده وارد جريان خون وريدي و لنفاتيك شده و در بافتهاي مختلف مستقر ميشوند و در آن مكان به فرم لاروي (كيست) تبديل ميشوند. در صورت خورده شدن بافتهاي الوده به كيست توسط ميزبان قطعي، اسكولكسها در معده و روده آزاد شده و ظرف 6 تا 9 هفته به كرمهاي بالغ بارور تبديل ميشوند.
بيماريزايي و تظاهرات باليني
انسان از طريق خوردن آب، سبزيجات، مواد غذايي و يا حتي ليس زدن سگ آلوده يا تماس دست با سگ و آلوده شدن دست و در نهايت خوردنتخم آلوده ميشود. بيماري ايجاد شده در انسان به شدت آلودگي و محل تشكيل لارو(كيست) در بدن بستگي دارد.در كل، كبد(60 تا 70%)، ريهها(20 تا 40%)، عضلات (4%)، طحال(3%)، بافتهاي نرم(3%)، مغز(3%)، استخوان(2%) و ساير نواحي(1%) محلهاي اصلي استقرار لاروها (كيستها)هستند.



تنیاسلیوم
دید کلی
کرم کدوی خوک و انسان یا تنیاسلیوم گونهای از کرمهای پهن ، رده نواریان است. نواریان اکثرا دراز و دارای بدنی پهن هستند که از تعداد زیادی قطعات یا بندهای کوتاه تشکیل گردیدهاند. این کرمها از کوتیکول پوشیده شدهاند. دارای مجاری وازنشی یا دفعی هستند و یک حلقه عصبی با سه جفت طنابهای عصبی دارند. اینها دهان و لوله گوارش ندارند و مواد غذایی از دیواره بدنشان جذب میشود و همگی انگلهای داخلی هستند و کرمهای بالغ در روده مهرهداران و لاروها در بافتهای میزبان واسط به سر میبرند.شکل ظاهری
کرم کدو خوک و انسان یا تنیاسولیوم از زمانهای قدیم شناخته شده است. یک سر کوچک گره مانند یا اسکولکس دارد که در کنارههای آن چهار مکنده یا بادکش و در نوک یا روستلوم آن دایرهای از قلابهای متعدد دیده میشود. گردن یا منطقه جوانه ، اسکولکس را به بدن متصل میسازد. بدن شامل رشتهای تا 1000 بند یا پروگلوتید میباشد.بادکشها و قلابها بکار چسبیدن اسکولکس به دیواره روده میزبان میآید و زنجیره پروگلوتیدها در حفره روده آزادانه قرار گرفته است. پروگلوتیدهای جدید در ناحیه گردن دائما بوسیله جوانه زدن پدید میآیند و با فشار پروگلوتیدهای دیگر به عقب رانده میشود. همچنان که پروگلوتیدها به عقب میروند، اندازه آنها افزایش یافته ، کاملتر شده بالاخره جدا میگردند.
پروگلوتید
هر بند بدن کرم کدو را پروگلوتید نامند. در هر پروگلوتید ، عضلات ، پارانشیم و قسمتهایی از مجاری وازنشی که بوسیله یک مجرای عرضی به هم متصل است، تعداد زیادی سلولهای شعلهای و اعصاب موجود است. هنگامی که یک پروگلوتید از اسکولکس فاصله معینی پیدا میکند، مجموعه کاملی از اندامهای جنسی نر و ماده در آن پدیدار میشود. در پروگلوتید دستگاه گوارش ، جریان خون و تنفس وجود ندارد و دستگاه تناسلی برعکس رشد زیادی کرده است.دستگاه عصبی
در اسکولکس دو حلقه عصبی وجود دارد که روی این دو حلقه مزبور چهار جفت گانگلیون عصبی واقع شده است. علاوه بر آن گانگلیون بزرگ قعری نیز در اسکولکس وجود دارد. در هر طرف بدن در امتداد و نزدیک لوله یک زوج رشته عصب طولانی موجود است که در ستاسر بدن وجود دارد.اندامهای حسی
در این جانوران به علت دارا بودن زندگی انگلی اندامهای حسی موجود نیست. ولی رشتهها عصبی زیادی در زیر پوست و اسکولکس آنها وجود دارد.دستگاه تناسلی
این کرمها نر و ماده هستند و در هر قطعه بدن آنها هر دو دستگاه تناسلی نر و دستگاه تناسلی ماده وجود دارد. دستگاه تناسلی نر در قطعات نزدیک تر به گردن شروع به تشکیل شدن مینماید. ولی دستگاه تناسلی ماده در قطعات پایین تر بوجود میآید. بنابراین بیضهها زودتر از تخمدانها تشکیل میشود. در بندهای میانی بدن ، هر دو دستگاه وجود دارد. به تدریج که به انتهای بدن نزدیک میگردد. در بندهای متوالی عمل لقاح انجام میشود و تخمها تشکیل میگردند. در بندهای آخر این دستگاه تناسلی از بین میرود و فقط آثاری از آنها باقی میماند.رشد تخم و چرخه زندگی کرم کدو
رشد و نمو یا سیر تکاملی تخمها در یک موقع شروع میشود و تا موقعی که پروگلوتیدهای رسیده از کرم جدا و از مدفوع میزبان به خارج دفع و سپس متلاشی میگردند، ادامه مییابد. پس از مدتی در هر یک از تخمهای پراکنده در روی زمین یک لارو شش قلابی بوجود آمده ، آنگاه تکامل تخمها متوقف میشوند. چنانچه خوکی این تخمها را بخورد، پوسته تخمها در روده خوک هضم شده و لاروها در خون یا عروق لنفی راه مییابند و از آنجا نیز به عضلات ارادی رفته و کیست پیدا میکنند.کیست بزرگ و پر از مایع میشود و از این پس آن را کرم مثانهای یا سیستی سرکوس مینامند. داخل سیستی سرکوس اسکولکس با بادکشها و قلابهای آن بوجود میآید. ولی رشد و نمو صورت نمیگیرد. وقتی انسان گوشت خوک محتوی چنین کیستی را بطور خام یا کاملا نپخته بخورد، دیواره خارجی کیست گوارش یافته و اسکولکس به روده میزبان (انسان) میچسبد و بدین ترتیب کرم کدوی جدید شروع به تشکیل شدن مینماید. عفونتهای رویانی در انسان ، موجب ابتلا سیستم اعصاب مرکزی شده و عوارض شدید و وخیمی به بار میآورد.
علایم بالینی
وجود لارو در عضلات و مغز و کبد که تقریبا دو ماه پس از خوردن تخم کرم ایجاد میشود ایجاد بیماری میکند که سیستی سرکوزیس نام دارد. اگر لارو در مغز باشد علایم عصبی از جمله صرع بروز مینماید. استقرار لارو در بطن چهارم مغز باعث بالا رفتن فشار داخل مغز و هیدروسفالی میشود که با علایم سر درد ،حالت تهوع و استفراغ و دو بینی همراه است.تشخیص
تشخیص آلودگی به کرم بالغ با مشاهده تخم در مدفوع و یا در لام تهیه شده با نمونه برداری از اطراف نشیمن گاه داده میشود. از روشهای آزمایشگاهی و سرمی و اشعه ایکس برای تشخیص استفاده مینمایند.درمان
برای درمان باید از تجویز داروهایی که باعث حل شدن کرم در داخل بدن شود خودداری کرد و نیز باید از ایجاد استفراغ در موقع درمان جلوگیری نمود. داروی موثر پرازیکوآنتل است.پیشگیری
خوشبختانه چون لارو این کرم در بدن خوک پرورش مییابد و خوردن گوشت خوک برای مسلمانان حرام است افراد مسلمان به این بیماری مبتلا نمیشوند.بیماری گال
علايم بيماري:
نشانه اصلي بيماري خارش است. خارش معمولاً شبانه و شديد است و هنگام خواب در بستر كه بدن شخص گرم مي شود اتفاق مي افتد. انگلها در اثر گرم شدن محيط و در بعضي مواقع به دنبال گرفتن دوش آب گرم نيز فعال شده و خارش شروع مي شود. علايم ديگر شامل ضايعات پوستي قرمز رنگ و برجسته، تورم موضعي، بثورات جلدي و تونلهاي زيرپوستي به طول 15 ـ 3 ميلي متر است. دانه هايي به شكل مرواريد كه محتوي مايع شفاف بوده و هاله اي قرمز رنگ دور آن را احاطه كرده، روي پوست پديد مي آيند و اندازه هر يك از دانه ها كه به صورت تاول قابل ديدن است، معمولاً به اندازه ته سنجاق مي باشد و ممكن است به علت خاراندن زياد شكل خود را از دست داده و به صورت اثرات خراش مانند يا به صورت زخمهايي در محلهاي آلوده ديده شود. هيره هاي اسكابئي نقاطي از بدن انسان كه داراي پوست ظريف، چين خورده و مرطوب ايت مانند پشت و كف دستها، فضاهاي بين انگشتان، مچ، آرنج، زير بغل، و كشاله ران و نوك سينه را آلوده مي كنند. در شيرخواران صورت، كف و قوزك پا نيز ممكن است درگير شود. تشخيص قطعي با آزمايش ضايعات جلدي و مشاهده مايت در زير ميكروسكوپ صورت مي گيرد.
راههاي انتقال بيماري:
1ـ خوابيدن در يك بستر
2ـ زندگي در محيطهاي اجتماعي شلوغ
3ـ انتقال از راه لباس و يا وسايل آلوده مثل لباس خواب
4ـ بازي كودكان با يكديگر مخصوصاً در مهدكودكها
5ـ پرستاري از اشخاص آلوده
راههاي پيشگيري:
1ـ رعايت بهداشت فردي و نظافت روزانه
2ـ عدم استراحت در محيطهاي غيربهداشتي
3ـ شناسايي افراد آلوده، قرنطينه كردن و درمان آنها
درمان:
1ـ قبل از درمان دارويي، افراد بايد با آب گرم و صابون به خوبي خود را كيسه بكشند.
2ـ وسايل خواب و لباسهاي زير بيمار بايد حدود 5 ـ 4 دقيقه درآب جوش قرار گيرد وبعد در آفتاب خشك شوند.
3ـ اتوكشي درزهاي لباس بيمار
4ـ درمان دارويي شامل پماد يا لوسيون گامابنزن، پرمترين بنزيل بنزوات و تركيبات گوگرد دار از جمله پماد 10 درصد گوگرد در وازلين ( بعنوان درمان سنتي ) و پماد كروتاميتون است كه طبق دستور و تجويز پزشك معالج بايد به صورت موضعي مصرف شود. اخيرا از قرصهاي ايورمكتين Ivermectin در دوز واحد نيز استفاده مي شود.
منبع : http://parasitology.govashir.net/archives/entomology.html
برخی از تک یاخته های شایع
می فرمایید


در شکل زیر یک تروفوزوایت انتاموبا هیستولیتیکا و یک تروفوزوایت
انتاموبا کلی را مشاهده می فرمایید


در شکل زیر یک بالانتیدیوم کلی را مشاهده می فرمایید

در شکل زیر لیشمانیا را در مراحل مختلف رشد مشاهده
می فرمایید
promastigoti

amastigoti

leptomonadna oblika

tripomastigoti

punktat

انگل شناسی
شناسايي ژنوم شيستوزوما
سلام ! شيستوزوميازيس يا بيلهارزيازيس از مهمترين بيماريهاي انگلي است. در انسان اين بيماري معمولا در اثر 3 گونه شيستوزوما بنامهاي ش. هماتوبيوم، ش. مانسوني و ش. ژاپونيكم ايجاد مي شود. زيستگاه كرم بالغ آنها بترتيب در عروق شبكه لگني، عروق مزانتر تحتاني و عروق مزانتر فوقاني است و در آنجا جفتگيري وتخمگذاري مي كنند. اندازه آنها حدود يك سانتي متر است. كرمهاي ماده در هر روز بر حسب گونه از 30 تا 3000 تخم در داخل رگها مي گذارند كه براي خروج از بدن انسان از طريق مدفوع ، ادرار و يا خلط اجبارا بعد از گذشتن از دبواره رگها وارد بافتها مي شوند و بسياري از اين تخمها بدليل دخالت سيتم ايمني در بافتها محبوس مي شوند. علايم بيماري هم عمدتا بخاطر تخمهاي انگل است و شامل سوء تغذيه، نارسايي كليه، سرطان مثاته و ... است. اگرچه اين كرمها Dioecious بوده يعني داراي دو جنس نر و ماده جدا از هم هستند اما بيشتر اوقات به شكل جالبي كرم ماده در شياري كه در اثر جمع شدن بدن كرم نردر حول محور طولي خود پديد مي آورد، زندگي مي كند ( شكل). عمرهر يك از اين كرمها در بدن انسان آلوده حدود 10 سال است اما گاهي تا 35 سال نيز مي رسد. انواع شيستوزوميازيس جمعا هر ساله 150 ميليون نفر را در جهان آلوده مي كنند و موجب مرگ 1-5/0 ميلون نفر مي شوند و بدين ترتيب در ميان بيماريهاي انگلي، بعد از مالاريا بيشترين مرگ و مير را دارد. قدمت اين بيماري به هزاران سال مي رسد و حتي تخم هاي كرم را در بدن موميايي هاي مصر يافته اند. همه اينها مقدمه اي بود بر خبر زير؛ و بدين ترتيب بعد از تعيين توالي كامل ژنوم انگلهاي مالاريا و پشه آنوفل اكنون شناسايي ژنوم شيستوزوما در آخرين مراحل خود است. در دو مطالعه جداگانه در چين و برزيل به ترتيب ژنوم ش. ژاپونيكم و ش. مانسوني ( بالغ بر 15 هزار ژن ) تعيين توالي و آناليز شده است. اين تحقيق همچنين پروتئينهايي را شناسايي مي كند كه نهايتا بتوان آنها را با داروها يا واكسنها غير فعال كرد بويژه اينكه مقاومت در برابر تنها داروي موثر عليه اين بيماري يعني پرازيكوآنتل در بسياري از مناطق جهان از جمله مصر رو به افزايش است و هنوز هيچ واكسن عملي و موثري هم تاكنون ساخته نشده است.
انگل شناسی
مقدمه
زیر شاخه عنکبوتیان یا کلیسرداران دارای تنوع و تعدد بسیاری بوده و گرچه پراکندگی گونههای آنها به پای سخت پوستان نمیرسد لیکن گروه کثیری از بندپایان را که شامل 65000 گونه میباشند به خود اختصاص میدهند. کلیسرداران به دو گروه عمده تقسیم میشوند. پیکنوگونیدها یا عنکبوتهای آبی و کلیسراتا که خود متشکل از خرچنگ نعلیان یا مروستوماتا ، عقربها (اسکورپیونها) و عنکبوتیان (آراکیندا) هستند. همه ما کم و بیش با کلیسرداران آشنا هستیم. به عنوان مثال اغلب ما با عنکبوتها ، عقربها و کنهها برخورد داشتهایم. بسیاری از آنها ناقل عوامل بیماریزا بوده و خطرات بسیاری برای انسان و سایر حیوانات به همراه دارند.اختصاصات کلیسرداران
- بدن از دو قطعه پروزوما و اپیستوزوما تشکیل شده است. زواید پروزومایی عبارتند از: کلیسرها ، پاهای آروارهای و چهار جفت پای حرکتی ، کلیسرداران فاقد شاخک میباشند.
- زواید چند مفصلی و یک شاخهاند.
- تبادلات تنفسی به کمک آبششهای کتابی ، ششهای کتابی یا تراشهها صورت میگیرند.
- دفع از طریق غدد پیش رانی و لولههای مالپیگی انجام میگیرد.
- دارای چشمهای ساده میانی و گاهی اوقات چشمهای مرکب جانبی میباشند.
- سکومهای گوارشی به تعداد 2 تا 6 جفت هستند.
رده بندی کلیسرداران
رده گزیفوسوریده
مانند خرچنگهای نعل اسبی شکل که دریازی هستند. سر سینه دارای سپر پشتی است که به شکم جوش خورده لولا است. تنفس از راه آبششهای کتابی است. چشمهای مرکب دارند. رشد از طریق لارو است و دارای 5 گونه هستند.رده پیکنوگونیدا
عنکبوتهای دریازی هستند. سر و سینه و پاهای باریک و دراز دارند. شکم تحلیل رفته است. فاقد چشمهای مرکب هستند و پاهای حامل تخم در هر دو جنس روی سر قرار دارند و دارای 500 گونه هستند.رده عنکبوتیان
عقربها ، عنکبوتها ، کنهها در این گروه قرار دارند و ساکن خشکی هستند و بعضی زندگی ثانویهای در آب دارند. معمولا گوشتخوار و شکارچی هستند. فاقد چشمهای مرکب هستند. با ششهای کتابی یا نایی یا هر دو تنفس میکنند. حدود 3500 گونه دارند.عنکبوتها
عنکبوتها از شناخته شدهترین عنکبوتیان بوده و دارای پراکنش جهانی میباشند. عموما گوشتخوار بوده و در زیستگاههای مختلفی چون سطح سنگها ، روی درختها و گیاهان زندگی میکنند. برخی از آنها شکار خود را به دام میاندازند در حالی که گروهی دیگر به شکار حمله کرده و یا در کمین آن مینشینند.عنکبوتها قادر به سوراخ نمودن پوست انسان نمیباشند اما گزش برخی از گونه ، برای انسان خطرناک است به عنوان مثل سم نوعی عنکبوت به نام بیوه سیاه سم عصبی بوده و موجب ایجاد جراحات دردناک ، تشنج عضلانی ، و نهایتا از کار افتادن دستگاه تنفس و مرگ میگردد.
جنسهای عنکبوتها
از این راسته میتوان جنسهای تارانتولاها ، عنکبوتهای دریچه ساز ، فولکوس ، عنکبوت قهوهای ، بیوه سیاه و عنکبوت گرگی را نام برد.عنکبوت منزوی قهوه ای
در سالهای اخیر ، عنکبوت دیگری به نام عنکبوت منزوی قهوهای مورد شناسایی قرار گرفته که گزش آن برای انسان ، بسیار خطرناک میباشد. در برخی از عنکبوتها گزش منجر به نکروز بافتی شده و درمان آن معمولا به آهستگی صورت میگیرد.عادات عنکبوتها
یکی از مهمترین عوامل موثر در زندگی آنها ، توانایی تنیدن تار است. این ابریشم یا تار ، از جنس اسکلروپروتئین بوده و در اثر تماس با هوا ، سخت میگردد. این ابریشم در کارهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. بعضی از عنکبوتها پرده های کوچکی تنیده و اسپرمهای خود را روی آن قرار میدهند. همچنین بعضی از گونهها از آن برای ساختن پیله استفاده میکنند و تخمهای خود را درون آن میگذارند. اما اکثر گونهها از ابریشم برای ساختن رشتههای تار عنکبوت استفاده میکنند.میگالومورف
عنکبوتهایی با اندازه متوسط تا بزرگ بوده، سوراخهایی در داخل زمین ایجاد نموده و یا پردههایی ورقه مانند یا قیفی شکل ایجاد میکنند. تارانتولاها و عنکبوتهای دریچه ساز که درهایی لولایی برای سوراخهای خود ایجاد میکنند نیز جزء میگامورفها محسوب میشوند.تنیدن تار
بعضی از عنکبوتها نظیر خانوادههای دیکتینیده و آگلنیده پردههای نامنظمی میتنند. در حالی که پردههای تنیده شده در بعضی خانوادههای دیگر بسیار منظم است. بعضی از عنکبوتها ، نظیر عنکبوتهای گرگی اصلا تار نمیتنند. سالتیسیدهها جهنده بوده و بر روی زمین گاه روی گیاهان به سر میبرند. این گروه از عنکبوتها نیز تار نمیتنند بلکه آشیانههای خود را با ابریشم مفروش میسازند. توموسیده یا عنکبوتهای خرچنگ مانند تار نمیتنند.کنهها
بعضی از کنههایی که خون میمکند ، چرخه کامل زندگی خود را در روی بدن یک میزبان میگذرانند و فقط در هنگام پوست اندازی موقتا ارتباط خود را با آنها قطع میکنند. اقسام دیگر با هر بار پوست اندازی از میزبان خود جدا میشوند و پس از پوست اندازی باید میزبانی تازه برای خود بیابند. نوزاد این جانواران با یک بار که خون بمکد میتواند ماهها زنده بماند و بالغها با یکبار تغذیه ، تا سالها ممکن است نیاز به غذا نداشته باشند. کنههای مختلف ناقل عوامل بیماریزا هستند که مهره داران را آلوده میکنند.خرچنگهای نعل اسبی
چند گونه از خرچنگهای نعل اسبی که در فاصله 200 میلیون سال گذشته بدون تغییر ماندهاند فسیلهای زندهای هستند که در سواحل ماسهای اقیانوس یافت میشوند و در آنجا با حفر ماسهها زندگی نیمه منزوی را میگذرانند.مباحث مرتبط با عنوان
انگل شناسی
| نام شاخه بند پایان (Arthropoda) از دو اصطلاح یونانی (arthros) به معنای بند و (podos) به معنای پا گرفته شده است. و بیانگر این میباشد که اعضای این شاخه دارای اجزای بند بند هستند. بعضی از بند پایان برای سلامت انسان مضر هستند. |
دید کلی
اهمیت بند پایان و بیماریهای منتقله توسط آنها بر اهل فن پوشیده نیست. با وجود اجرای برنامههای کنترلی گسترده در نقاط مختلف جهان بر اساس آخرین آمار سازمان بهداشت جهانی (WHO) میزان مرگ و میر ناشی از مالاریا در جهان 2.7 - 1.5 میلیون نفر برآورد شده است. هر ساله بیماریهای منتقله توسط کنهها خسارات فراوانی به صنعت دامپروری جهان وارد میسازند. مگس تسه تسه باعث شده است تا بسیاری از روستائیان ساکن برخی کشورهای آفریقایی به مناطق دیگر مهاجرت کنند. برخی بند پایان عادت دارند وارد بافتهای سایر موجودات شوند. و خسارات زیادی به صنعت چرم و پوست وارد کنند. کشور ما زیستگاه بسیاری از بند پایان بیماریزا میباشد.رده بندی بند پایان
رده سخت پوستان (Crustacea)
این رده شامل خرچنگ آب شیرین و دریایی ، میگو و خر خاکی است. بیشتر این گونهها آبزی هستند. این رده دارای دو زیر رده است که برخی از آنها به عنوان میزبانان واسط برخی انگلهای مهم هستند.رده میریاپودا (Myriapoda)
گونههای مختلف صد پایان و هزار پایان در این رده جای دارند. بسیاری از این گونهها آفات مهم غلات هستند و بعضی از آنها آفات مزارع را از بین میبرند و برخی از صد پایان سمی هستند.رده حشرات
این رده گروه بزرگی از بیمهرهگان را شامل میشود، و بعضی از گونههای آن به عنوان ناقل بیماریزا عمل میکنند.رده آراکیندا
در این رده عقربها ، عنکبوتیان ، کنهها ، جربها و سایر بند پایان وابسته قرار دارند. این رده با سایر بندپایان تفاوت قابل توجهی دارند و در انتقال برخی از بیماریها دخالت دارند.رده پنتاستومیدا
کرمهای زبانی در این رده جای میگیرند. در مورد طبقه بندی برخی از گونههای این رده در شاخه بندپایان اختلاف نظر وجود دارد.سوسریها (Cockroaches)
سوسریها در بسیاری از کشورهای جهان یافت میشوند و به زیر رده بالداران از رده حشرات تعلق دارند. سوسریها ترجیحا در جاهای گرم زندگی میکنند. این حشرات از مواد نشاستهای و قندی تغذیه میکنند. سوسریها ممکن است آفت دائم محلهای نگهداری حیوانات باشند. این حشرات انگل بشمار نمیروند ولی به سبب ویژگیهای خود قادر به انتقال بیماریها میباشند. این حشرات قادر به انتقال قارچها و تک یاختههای مختلف هستند. از آنجایی که سوسریها به سرعت تکثیر یاخته و آلودگیهای جدید ایجاد میکنند. لذا کنترل آنها مشکل است. موثرترین روش کنترل استفاده از حشره کشها است.شپشها (Lices)
این بند پایان به زیر رده بالداران از رده حشرات تعلق دارند. شپشها میزبانهای متعددی دارند از جمله پرندگان و پستانداران از جمله انسان. عمده اثرات شپشها روی میزبانان آلوده ، تحریکی است که این حشرات ایجاد میکنند. شپشها بر روی پوست باعث ایجاد زخم و عفونت میشوند. و بیماری را از یک فرد به فرد دیگران منتقل میکنند. تعداد حشره کشهای موجود در حال افزایش است. عمده این مواد مصنوعی هستند. در مورد شپشهای انسان هگزاکلرو سیکلوهگزان (یک درصد) ممکن است به صورت موضعی استفاده شوند. مقاومت شپشهای انسان به حشره کشهای هیدروکربنی کلردار از نقاط مختلف جهان گزارش شده است.ساسها
این بند پایان به زیر رده بالداران از رده حشرات تعلق دارند. تنها تعداد اندکی از گونههای موجود در این راسته به دلیل خونخواری از انسان در پزشکی اهمیت دارند. بعضی از گونهها میزبان تریپانوزوم کروزی هستند. در آمریکای جنوبی این تک یاختهها عامل ایجاد بیماری تریپانوزومیازیس میباشد. سازمان جهانی بهداشت استفاده از امولسیون یا محلول 5 درصد د.د.ت و استفاده از اسید هیدروکلریک را برای مقابله با این حشرات توصیه میکند.کنهها
کنهها به رده عنکبوتیان تعلق دارند. بعضی از کنههایی که خون میمکند، چرخه کامل زندگی خود را روی بدن یک میزبان میگذرانند و فقط در هنگام پوست اندازی موقتا ارتباط خود را با میزبان قطع میکنند. کنههای مختلف ناقل عوامل بیماریزای هستند که پستانداران و بویژه انسان را آلوده میکنند. مثلا این بند پایان ناقل منحصر به فرد انگلهای ریکتسیایی ویروس مانند هستند که بروز نوعی بیماری خاص به نام تب خالدار کوههای راکی را در افراد باعث میشوند.عنکبوت های سمی
عنکبوت باغی diadematus Araneus و عنکوبت باغی جنس Tegenaria از عنکبوتهایی هستند که انسان را میگزند، اما گزش آنها پیامدی ندارد. عنکبوتهای ماده از جنس Latrodectus به نام بیوه شهرت دارند. و به نسبت وزن خود از سمیترین جانوران هستند. احتمال مرگ در اثر نیش یک عنکبوت بیوه در حدود احتمال مرگ در اثر برق گرفتگی توسط رعد و برق است. وقتی که گزش اتفاق میافتد تاثیر آن چه در جانور و چه در انسان جدی است و در عرض چند دقیقه درد در اطراف زخم پیشرفت میکند و تا 30 دقیقه به حداکثر خود میرسد. از دیگر عنکبوتهای سمی میتوان به گونههای Phoneutria و Loxosceles اشاره کرد.پشه
پشه به رده حشرات تعلق دارد. پلاسمودیوم انگلی است که پشه ناقل آن ، میزبان محسوب میشود. پلاسمودیوم میتواند به طریق جنسی فقط در روده پشه آنوفل تولید مثل نماید. پلاسمودیوم از راه بزاق پشه به بدن انسان منتقل میشود. بزاق پشه نقش ماده ضد انعقاد را برای جاری شدن خون به عهده دارد. از بیماریهایی که که به این ترتیب منتقل میشود میتوان به بیماری مالاریا اشاره کرد.مباحث مرتبط با عنوان
انگل شناسی
موارد ابتلا به مالاريا تقريبا دو برابر تخمين سازمان ملل است
تيمی بين المللی از کارشناسان بهداشتی می گويد شمار موارد ابتلا به مالاريا در جهان می تواند 50 درصد بيش از تخمين های سازمان بهداشت جهانی باشد. يافته های آنها که در نشريه "نيچر" منتشر شده حاکيست که سالانه احتمالا بيش از 500 ميليون نفر در جهان به مالاريا مبتلا می شوند. محققان می گويند اين اختلاف آماری ناشی از اين واقعيت است که سازمان بهداشت جهانی در اکثر بخش های جهان، برای تهيه آمارهای خود از گزارش های کلينکی استفاده می کند، درحالی که بسياری از افراد مبتلا به مالاريا به مراکز پزشکی و درمانی مراجعه نمی کنند. آنها می گويند به خصوص آمارهای مربوط به جنوب و جنوب شرقی آسيا، که با يکی از مهلک ترين انواع مالاريا مواجه است، کمتر از ميزان واقعی تخمين زده شده است. آنها می گويند نقشه ای تهيه کرده اند که آسيب ديده ترين نقاط جهان از مالاريا را نشان می دهد که بايد به برنامه سازمان بهداشت جهانی برای کاهش تلفات ناشی از اين بيماری تا سال 2010 به ميزان 50 درصد کمک کند.
پروفسور باب اسنو از موسسه تحقيقات پزشکی کنيا در نايروبی که از جمله نويسندگان گزارش نيچر است گفت: "تخمين درست ارقام مهم است. عدم آگاهی از ابعاد واقعی اين مشکل، توانايی ما را در تعيين مبالغی که برای حل مشکل لازم داريم محدود می کند." وی افزود: "اين موضوع به خصوص برای داروهای تازه ای که به منظور مبارزه با مالاريا به آنها نياز داريم مهم است. تهيه اين داروها پرهزينه و توليد آنها دشوار است."
سازمان بهداشت جهانی موارد سالانه ابتلا به مالاريا را تقريبا 300 ميليون رقم می زند، که 90 درصد آنها در آفريقا اتفاق می افتد. اين نهاد وابسته به سازمان ملل می گويد هر سال بيش از يک ميليون نفر در اثر اين بيماری جان می بازند. منبع بی بی سی
انگل شناسی
ژنوم تریپانوزوماتیده ها هم تعیین توالی شد
دانشمندان توانستند ژنوم سه تک یاخته انگلی متعلق به خانواده تریپانوزوماتیده یعنی Trypanosoma brucei, Trypanasoma cruzi Leishmania major را تعیین سکانس کنند. اینها به ترتیب عامل بیماری خواب، بیماری شاگاز و لیشمانیازیس جلدی هستند. این دستاورد در مجموعه مقالاتی در شماره مخصوص Special Issue مجله معروف Science منتشر شده است. (Science July 15, 2005) و اینهم تصویر روی جلد شماره مذکور که یک تصویر رنگی با میکروسکوپ الکترونی نگاره (SEM) از تریپوماستیگوتهای آبی رنگ در بین گلبولهای قرمز است. 
انگل شناسی
دفاع یک ژن از پشه های آنوفل در برابر مالاریا
پشههای ماده در هنگام خونخواری از انسانهای مبتلا به مالاریا به انگل مالاریا آلوده میشوند و پس از آن می توانند از طریق نیش خود انگل را به انسانهای دیگر انتقال دهند اما خودشان بیمار نمیشوند.
گروه تحقیقاتی دانشگاه جان هاپکینز John Hopkins معتقدند ژنی بنام SPRN6 پشه را در دفاع از خودش قادر میسازد – کشفی که میتواند در جنگ علیه مالاریای انسانی کمک کند. دکتر مارسلو ژاکوب- لورنا به نشریه آکادمی ملی علوم گفته است : به تحقیقات بیشتری نیاز استت اما ما طرحهایی برای بکارگیری این دانش در توسعه رویکردهای تازه جهت کنترل این بیماری داریم.
این دانشمندان امیدوارند افشانههایی شیمیایی را بسازند که که موجب روشنشدن ژن SPRN6 در پشههای آلوده شود. در نتیجه این پشهها دیگر در هنگام نیشزدن یک تهدید واقعی برای انسانها نخواهند بود. با توجه به دو نوع پشه آنوفل استفنسی و آنوفل گامبیه، دکتر ژاکوب-لورنا و همکران دریافتند ژن SPRN6 بطور نرمال در آنها خاموش است. اما هنگامی که پشهها به انگل مالاریا آلوده میشوند این ژن روشن میشود. آنها برای درک نقش ژن SPRN6 آنها به رخدادهایی توجه کردند که در هنگام تلاش برای خاموش نگهداشتن این ژن بروز یافتند. تعداد انگلهای مالاریا در پشههای آنوفل استفنسی سه برابر افزایش یافت. با برداشتن کامل ژن SPRN6 ، روندی طبیعی که بواسطه آن پشههای آنوفل گامبیه خود را از از شرانگهای مالاریا نجات میدهند، دچار تاخیر شد.
دکتر آلیستر کرایگ Alister Craig دانشکده طب گرمسیری لیورپول می گوید: تعدادی ژن یافت شده اند که بنظر میرسد به پشهها در دفاع علیه انگل مالاریا کمک میکنند.وجود راههای متعدد در متوقفکردن مالاریا اهمیت دارد. این نوع تحقیق واقعاً در این زمینه سودمند است. استفاده از سیستم ایمنی میزبان و سایر راهکارها همچون پشهبند و داروهای ضد مالاریا برای شکست دادن بیماری، موضوع جالبی است.
پروفسور پاول اگلستون Paul Fggleston استاد حشرهشناسی ملکولی در دانشگاه کیل Keel هم میگوید: این آخرین پرده نمایش، فراهمآورنده بینش و شناختی تازه و مهم از مکانیسمهایی است که پشهها بدانوسیله با انگلهای مالاریا برخورد و معامله میکنند. اما هنوز باید منتظر ماند و دید که آیا دستکاری در فعالیت ژن SPRN6 در آنوفل گامبیه میتواند در کنترل انتقال بیماری انسانی نقشی ایفا کند یا خیر.این ارگانیسمها میلیونها سال فرصت داشتهاند تا بازی خود را بهبود بخشند و از ما به عنوان دانشمند انتظار میرود که به همان اندازه در کلکزدن به آنها جاهطلب باشیم.
دکتر جو لاینز JO Lines از دانشکده بهداشت و طب گرمسیری لندن اظهار میدارد: امکان دارد که انگل بتواند دچار تحول شود و راهی را برای مقابله با چنین مکانیسمی پیداکند.منبع





